همانطور که میدانید با وجود ارائه ی ویندوز ۸ هنوز هم بسیاری از کاربران ویندوز خود را تغییر نداده اند و همچنان از ویندوز فوق العاده و موفق ۷ استفاده میکنند. اما از آنجا که کاربران ویندوز، همیشه به دنبال نکاتی موثر برای افزایش سرعت بازدهی ویندوز و همچنین افزایش کارایی آن هستند، در این مقاله با ۱۵ نکته ساده اما مهم و کاربردی برای افزایش سرعت ویندوز آشنا خواهیم شد.
1. برنامه های اضافی را حذف کنید
شاید برای شما هم اتفاق افتاده که در زمانی خاص، به برنامه ای نیاز داشته باشید و آنرا نصب کنید. پس از مدت ها ممکن است این برنامه به اصطلاح به درد نخور شود و دیگر نیازی به آن نداشته باشید. پس چرا هارد دیسک (Hard disk) خود را بدون دلیل پر کنید؟ برنامه هایی که نیاز ندارید را حذف کنید !
به Control panel رفته و بر روی Programs and Features (در ویندوز ۷، یا Add/Remove Programs در ویندوز XP) کلیک کنید و برنامه های غیر ضروری خود را حذف کنید.
2. درایو ویندوز خود را تمیز و خالی نگه دارید
درایو ویندوز (که معمولا درایو C میباشد) مخصوص برنامه ها و فایل های سیستمی است. رسیدگی به این درایو و تمیز نگه داشتن آن موجب افزایش کارایی سیستم و بالا بردن سرعت انجام پروسه ها میشود. سعی کنید از انباشته کردن فایل های شخصی و دیگر فایل هایی که حالت ضروری نداشته باشند (در این درایو) خودداری کنید و تنها برنامه های مورد نیاز را بر روی آن نصب کنید. توجه داشته باشید که در صورتی که ویندوز خود را عوض میکنید (همچنین در برخی موارد در حین تعمیر ویندوز)، تمام فایل های موجود در این درایو را از دست خواهید داد.
من از مردمی گریان و نالان مانده ام من از نسلی آمدم که مردمش احساس را کشته اند وبا خود بار منطق حمل میکنند گویی جنسشان از سنگ است تبلور را نشانه ی تمدن میدانند و به خیالشان با تجدد به تملک دیگران میرسند من مردمی را میشناسم که رسمشان را از یاد برده اند ماهیت را فدای تخیلات خود کرده اند این روزها من آدمیت نمیبینم اینجا کسی به دیگری رحم نمیکند همه پل میخواهند به گریه ی دیگران میخندند واقعیت را کسی نمیخواهد مردم سنگ شدند شهر من دیگر بهار ندارد قلب یخزده ی مردمانش مایه ی سر افکندگی من است هر کسی خود را برتر و بالاتر می شمارد ولی ملاک برتری خود قضاوت کننده است هر کسی یک ترازو با خود دارد و دیگران را با آن میسنجد این روزها نفس کشیدن روزمرگی من است بد باشی .تجدد گرایی خوب باشی منفعل خطابت میکنند و خودشان را صاحبت میدانند دروغ میگویند و اگر حرفشان را باور نکنی خرابت میکنند حرام میخورند ولی حرام انان از حلال هم حلال تر است ریا میکنند و خود را مخلص مینامند به زور خود را بهشتی جلوه میدهند وهیزم های جهنم روز به روز در تبشان بیشتر میسوزند قلب میشکنند و انتظار یاوری دارند توهین میکنند و تو باید خاموش باشی مردم شهر من مرده اند مردم من سالهاست که قلب ندارند وقتی میروی تا مهربانی بخری به تو جنس تقلبی ناملایمتی با چندین برابر قیمت میفروشند وقتی از روشنایی دم میزنی همه جا را تاریک میکنند همه خود را کنار هم خوب نشان میدهند ولی با خود بار گوشت مردار برادر خود را به دوش میکشند انوقت میگویند امید وار باش چه امیدی آخر امید به چه به چه کسی؟؟ کسی از حق در برابر باطل دفاع نمیکند می گویند بیخیال به در دسرش نمیارزد مغز داریم ولی در مغز ما فکر پرورش نمی یاد در سر ما تنها بار مد و خودخواهی است همه خود را مالک همه چیز میدانند به حقت تجاوز میکنند باید بخندی..... سهراب مردم من اب را گل کردند هیچ همه ی کبوتران شهر را نیز کشتند سهراب مردم من کرکس اند و کبوتر میخورند سهراب گفتی زیر باران باید رفت باران کجاست که ببارد بر این همه نامردمی زیبایی نمبینند و انچه بد است نیک میپندارند قسم میخورند ولی خدا را از یاد برده اند آیا میپندارند که خدا نمی بیند؟؟؟؟!!!